چرخ بازیگر


که بازی بر آرد به هفتاد دست

به بازیگری ماند این چرخ مست 

زمانی به باد و زمانی به میغ

زمانی به خنجر، زمانی به تیغ

زمانی خود آرد ز سختی رها!

زمانی به دست یَکی ناسزا

 زمانی غم و خواری و بند و چاه

زمانی دهد گنج و تخت و کلاه 

 

.

.




شاهنامه  - خالقی مطلق - داستان فرود سیاوش هنگام کشته شدن فرود

474- 477